نرو
تو هم مثل من نمی تونی دووم بياری
مثل من تو غصه کم می ياری نرو
نرو
نروتو هم می پوسی می ميری بی من نرو
تو هم طاعون غم می گيری بی من نرو
نرووووووووووووووووو
نرو تو که می دونی من بی تو تو بی من يعنی حسرت
تو که می دونی بی جواب می مونه عشق و عادت
تو که می دونی کم می شم تو که می دونی کم می شی
تو که می دونی هم آغوش غم می شی
نرو
نرو
طاقت
من هنوز چیزی نگفتم
که تو طاقتت تموم شد
باقیشم بگم میبینی
گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم
اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو
بخدا اون یه بیگناهه
باز که ابری شد نگاهت
بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگه دار
نذار اینجوری بریزه
حال من خیلی عجیبه
دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا
تو چشام عشقو ببینی
تو چشام عشقو ببینی
بدجوری دیوونتم من
فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو
کرده این دلو کلافه
میدونم فرقی نداره
واست عاشق بودن من
میدونم واست یکی شد
بودن و نبودن من
اولش گفتم یه حسه
یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه
حد و اندازش زیاده
بیا و مثل گذشته
جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم
بیا و بهم کمک کن
من هنوز چیزی نگفتم
که تو طاقتت تموم شد
باقیشم بگم میبینی
گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم
اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو
بخدا اون یه بیگناهه....
المپياد ملي مهارت ٨٤
المپياد ملي مهارت فني و حرفه اي - مسابقاتي كه يك روز خودم شركت كننده اش بودم حالا يكي از مسئولين برگزاريش هستم . محمد صالحي نيومده و من به جاي اون هستم فعلا - كارها سنگينه و فاصله اصفهان تا كرج و تهران تا كرج يك طرف اين پله هاي مركز تربيت مربي هم همون طرف !!!
خلاصه المپيادي كه باعث شد من الان سربازيم را اينجوري باشم و كار فعليم را داشته باشم در حال برگزاري - ششمين دوره و رشته طراحي وب .
فقط مي دونم وبا دارم چون دلم درد ميكنه !!!!
از فردا همه میان و مسابقات شروع میشه و اغاز 4-5 روز مصیبت تا پایان مسابقات .
اگه اومدین کرج به ما هم سر بزنین - به صرف شربت و شیرینی از صبح 8 تا 12 .
منزل شخصی مرکز تربیت مربی کرج - مرکز فناوری اطلاعات
منتظر خاطراتش باشین چون بیشتر از همه حاشیه اش باحاله . ( دلم هم در ضمن درد میکنه !! )
صبح دیروز 1 ساعت بحث سر - سی ام اس - بوده بعد میگه آقا اینی که میگین چی هست !!!
بدترين روز
ديدين ؟
يك روز اگه شانس نداشته باشين ، تا آخرش ندارين
ياد اون روزي ميافتم كه يك درجه دار اين مملكت وايساد و تو روي همه حرف زد و تو چشم همه نگاه كرد و حالا مي فهمي همش دروغ بوده.
شايد راحت باشم ، اما آخرش سربازي ، آخرش پايبند جايي هستي ، ديگه واقعا غير قابل تحمل ، ديگه طاقت ندارن ، بازم تو اوج كارم بايد برم كرج ، واسه هيچي ، واسه هيچكس .
واسه كساني كه هنوز ....
نمي دونم واقعا چي بگم ، اما بدترين و ... ترين روز زندگيم بود.
بايد تا 18 آذر خدمت كنم ، چون از قانون اطلاع نداشتم ، تو روي همه دروغ گفتند كه 3 ماهي كه ارتش نيرو نمي خواد ، جزء خدمت حساب ميشه .
واقعا نمي مونم ، هيچ وقت ، جايي كه درجه دارش وايسه تو روي همه دروغ بگه ، متاسفم ، تاسف فقط به خاطر دروغي كه گفته شده ، نه به خاطر سربازي
متاسفم
فرياد زير آب
ضيافت هاي عاشق را خوشا بخشش . خوشا ايثار
خوشا پيدا شدن در عشق . براي گم شدن دريا
چه دريايي ميان ماست . خوشا ديدار در خواب
چه اميدي به اين ساحل . خوشا فرياد زير اب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن . خوشا از عاشقي مردن
اگر خوابم .اگر بيدار . اگر مستم . اگر هشيار
مرا ياراي بودن نيست . تو ياري کن . مرا اي يار
تو اي خاتون خواب من . من تن خسته را در ياب
مرا هم خانه کن تا صبح . نوازش کن مرا تا خواب
هميشه خواب تو ديدن . دليل بودن من بود
چراغ راه بيداري اگر بود از ثو روشن بود
خود بزرگ بيني
بعضي ها را ديدين زماني كه به جايي ميرسند زود خودشونو مي بازند
امروز صبح به طور اتفاقي به آقاي ايكس پيغام دادم تا بيشتر آشنا بشم .
به محض ارسال پيغام من اين جواب به دستم رسيد !
- سلام
-سلام
- من چه كمكي مي تونم بكنم ؟!؟
- كمك ؟
- حالا كمك نه ، چه درخواستي از من دارين !
- كمكي نمي خواستم من ، فقط محض آشنايي پيغام دادم.
شخصي كه تا ديروز معلوم نبود چيكارست ، حالا اونقدر خودشو بزرگ ميبينه كه فكر ميكنه هر كسي با اون حرف زد درخواست كمك داره !!
واقعا فكر مي كنين در حدي هستين كه به ديگران كمك كنين !!!
مرد ثروتمند و بچه فقير
روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود با سرعت فراوان از خيابان كم رفت و آمدي مي گذشت. ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان يك پسر بچه پاره آجري به سمت او پرتاب كرد.پاره آجر به اتومبيل او برخورد كرد . مرد پايش را روي ترمز گذاشت و سريع پياده شد و ديد كه اتومبيلش صدمه زيادي ديده است. به طرف پسرك رفت و او را سرزنش كرد.پسرك گريان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو، جايي كه برادر فلجش از روي صندلي چرخدار به زمين افتاده بود جلب كند. پسرك گفت:"اينجا خيابان خلوتي است و به ندرت كسي از آن عبور مي كند. برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من زور كافي براي بلند كردنش ندارم. براي اينكه شما را متوقف كتم ناچار شدم از اين پاره آجر استفاده كنم ". مرد بسيار متاثر شد و از پسر عذر خواهي كرد. برادر پسرك را بلند كرد و روي صندلي نشاند و سوار اتومبيل گرانقيمتش شد و به راهش ادامه داد.
در زندگي چنان با سرعت حركت نكنيد كه ديگران مجبور شوند براي جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب كنند !
خدا در روح ما زمزمه مي كند و با قلب ما حرف مي زند. اما بعضي اوقات زماني كه ما وقت نداريم گوش كنيم، او مجبور مي شود پاره آجري به سمت ما پرتاب كند. اين انتخاب
خودمان است كه گوش كنيم يا نه !
گنجي
اگه اونقدر مردي و حس نوع دوستي جون عمت گل كرده برو از اين بچه هاي فقير و بيچاره حمايت كن كه عليرغم تموم حقوقش داره شيشه پاك مي كنه نه از گنجي
لطفا اينقدر از اين مرتيكه بي عرضه طرفداري نكنين
آخه مگه فقط همين يكيه ، هزار و يك بدبختي داريم گنجي كيه ؟
برين به اوضاع مملكتون نگاه كنين
گنجي يه آدم ... كه فقط با تبليغات بزرگ شده.
من نميدونم چي ازش ديدين يا چيكار براتون كرده !!!
ولش كنين ، حتما بايد 4 تا بزنند تو سرت با بفمي زر مفت نزني
ول كن باب به بد بختيت برس
به حق خودت برس كه افتادند روش دارند مي خورند
ديونه اي انگاري
دارند حقشو مي خورند تو روز روشن وايساده براي من گنجي گنجي ميكنه ، ول من بابا برو سر خونه زندگي
اگه اينقدر بيماري كه طرفداري اينو بكني بيا من كار بدم دست ، ول كن آقاجون ، ول كن خانم ، برو بشين سر خونه زندگيت ، برو از حق خودت دفاع كه نياي جلو من زانو غم بغل كني
وللللللللللللللللللللللللللللللللللل كن