همیشه شبهایی را که دوست دارم صبح اش اون سکانس فیلم در امتداد شب را یادم میاد که گوگوش (ژیلا ) و سعید کنگرانی ( بابک ) توی قایق روی دریاچه هستند و بابک بلند میشه و داد میزنه خورشید نتاب , خورشید نتاب , صبح نیا , صبح نشو ...
گاهی دوست ندارم صبح بیاد , گاهی دوست دارم شب بمونه
این ترانه ابی را خیلی دوست دارم ؛ مرد تنها : شبای جوونی چه بی اعتبارند
خورشید نتاب, خورشید نتاب
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر