تسبیح غلام پیروانی هم نتوانست برای تیم ملی امید ایران مدالی بیاورد !

نمیدونم کجای کتاب آسمانی ما قرآن نوشته یکی به جای تلاش و حرکت بشینه دعا کنه تا خدا بهش پاداش بده ؟
کجای قرآن کریم نوشته مسلمانان تلاش نکنید دعا کنید خدا به شما پاداش میده ؟

شاه غلام پیروانی که به نظر من دیگه لیاقتش سرباز صفر بودن را هم نداره توی دو بازی حساس ایران - ژاپن و ایران - کره جنوبی به جای هدایت تاکتیکی بازیکنان جوان تیم ملی امید روی به تسبیح آوردن و قصد داشتن تا با ذکر و دعا یک مدال برای تیم ملی امید ایران کسب کنند !


وقتی غلام پیروانی نمی فهمه بازیکن 20 ساله که شعور تاکتیکی بالایی نداره و نیاز داره تا دقیقه 90 سرمربی بالای سرش باشه و نکات تاکتیکی را بهش گوشزد کنه مسلما این توانایی را هم نداره که تیم ملی امید ایران را به المیپک هدایت کنه چون اگر توانایی اش را داشت از دقیقه ی 60 کم نمی آورد و تسبیح دست بگیره و به جای هدایت تیم دعا و صلوات بفرسته !

اگر علی دایی با تسبیح و آیت الله فلانی تونست تیم ملی ایران را به پیروزی برسونه غلام پیروانی هم میتونه که دیدیم در مسابقاتی همچون بازی های آسیایی نتونست !

نخیر در میدانی که عقل و مدیریت و تلاش حرف اول را میزنه خدا به کسانی که از عقل خودشون استفاده کنند و تلاش کنند پاداش میده نه به بندگان تن پروری که دائم دست به دعا برمیدارن !

غلام پیروانی از قدیم گفتن از تو حرکت از خدا برکت

1

آرزوهات را همیشه یک جایی بنویس که اگر روزی بهش رسیدی یادت نره اینها یک روزی آرزوهات بودن

عادل خان فردوسی پور اینترنت سالهاست که ابداع شده است استفاده کنید !

یکی از بزرگترین معضلاتی که هم اکنون گریبان گیر برخی از خبرنگاران و مجریان و اهل رسانه شده است بی سوادی فناوری اطلاعات است . بارها و بارها پیش آمده است که خبرنگاران بدون هیچ تحقیقی خبری را منتشر میکنند  !

دوشنبه شب عادل فردوسی پور که میشه از وی به عنوان پدر خط کش و قضاوت ایران نامبرد و همیشه طبق عادت دیرینه تا فیها خالدون هر چیزی را تا درنیاورد ول کن ماجرا نیست یک ایمیل از یکی از بینندگان خوند مبنی بر اینکه :
یکی از بینندگان گلایه کردن که چرا در زمانی که هیچ لژیونری از ایران در اروپا نیست چرا برنامه نود اخبار موفقیت های بهشاد یاورزاده در باشگاه دی استرادا اسلواکی را منعکس نمی نماید و بهشاد یاورزاده یکی از موفق ترین بازیکنان دی استرادا بوده و گل های حساسی زده و ...
نمیدانم واقعا آیا عادل فردوسی پور از وجود پدیده ای به نام اینترنت اطلاع دارد یا خیر ، تحقیق در مورد این خبر تنها با جستجوی اسم بهشاد یاورزاده و رسیدن به سایت دی استرادا امکان پذیر بود ، وقتی به سایت باشگاه مراجعه میکنیم و به صفحه ی اسامی بازیکنان باشگاه مراجعه میکنیم با تصویر و اطلاعات زیر روبرو میشویم !
در این صفحه نام بهشاد یاورزاده در لیست بازیکنان جدا شده یا اخراج شده باشگاه قرار دارد و وی تنها در 6 بازی به مدت 228 دقیقه یعنی میانگین حدودا 30 دقیقه در هر بازی حضور داشته و فقط یک گل به ثمر رسانده است !


و بعد کمی بیشتر جستجو میکنیم به خبر امروز فارس نیوز میرسیم که در آن نوشته شده است :
همچنين رحمان رضايي و بهشاد ياورزاده نيز در تمرينات حضور دارند و هر كدام از اين بازيكنان مورد تاييد حميد عليدوستي سرمربي تيم قرار بگيرند با آنها قرارداد امضا خواهد شد.
 بله ‍! آقای بهشاد یاورزاده اصلا در باشگاه دی استرادا نیست و در باشگاه پیکان قزوین در حال انجام تست برای عقد قرارداد هستند !

واقعا آیا جستجو کردن در مورد صحت و سقم یک خبر برای پخش در برنامه ی پرطرفداری مانند نود اینقدر وقت گیر هست که بدون تحقیق در مورد اصل خبر یک خبر را منتشر کنند ؟

عادل خان فردوسی پور پدیده ای به نام اینترنت سالهاست ابداع شده و موتروهای جستجویی نظیر گوگل و بینگ و غیره هم برای جستجو در اختیار کاربران قرار گرفته است !

پی نوشت : تلاش من برای باز کردن ایران سیما سرانجامی نداشت و موفق نشدم از این خبر تصویری بزارم

همراه اول بزرگترین اپراتور موبایل خاورمیانه نیست !

شاید شما هم این روزها شعار همراه اول "همراه اول بزرگترین اپراتور تلفن همراه خاورمیانه" را بارها و بارها شنیده باشید .

اما براستی آیا همراه اول بزرگترین اپراتور موبایل خاورمیانه است ؟

خاورمیانه کجاست ؟
در تعاریف منطقه ی خاورمیانه به محدوده ای گفته می شود که شامل کشورهای ایران ، امارات ، عربستان ، قطر ، بحرین ، عراق ، اردن ، عمان ، یمن ، کویت ، فلسطین ، سوریه ، لبنان ، مصر ، اسرائیل و ترکیه گفته می شود

اپراتورهای موبایل که در کشورهای خاورمیانه فعال هستند عبارتند از : همراه اول ( ایران ) ، اتصالات ( امارات ) ، گروه ام تی ان ( آفریقای جنوبی ) ، ترکسل ( ترکیه )  و موبینیل ( مصر ) از بزرگترین اپراتورهای فعال در خاورمیانه هستند

تا انتهای سال 2009 تعداد مشترکین شرکت همراه اول بیش از 37 میلیون مشترک ( طبق اعلام سایت همراه اول ) دارد ، اتصالات با 100 میلیون مشترک ، گروه ام تی ان با 150 میلیون مشترک که حدود 50% آن در خاورمیانه است و شرکت ایرانسل نیز در ایران حدود 25 میلیون مشترک دارد ، شرکت ترکسل با 60 میلیون مشترک از اپراتورهای فعال در خاورمیانه بوده اند .
البته موبینیل مصر حدود 115 میلیون مشترک داره ولی چون بسیاری اش در کشورهای آفریقایی هست توی این آمار نیاوردم .

با توجه به آمار بالا شرکت اتصالات در رتبه ی اول ، ام تی ان در رتبه ی دوم ، ترکسل در رتبه ی سوم و همراه اول در رتبه ی چهارم اپراتورهای موبایل خاورمیانه قرار دارند .
اگر ترکیه را جزء کشورهای خاورمیانه حساب نکنیم و ام تی ان را هم بدلیل نبود مرکزیت در خاورمیانه حساب نکنیم باز هم همراه اول بزرگترین اپراتور خاورمیانه نیست !

یک سوالی برام پیش اومده بزرگترین اپراتور یعنی چی ؟ اصلا بزرگ یعنی چی ؟

پی نوشت : کلیه ی آمار بالا با استناد به بسیاری از سایت ها و آمارها بوده ولی آمار همراه اول صرفا آمار مربوط به صفحه ی درباره ی همراه اول سایت همراه اول می باشد .

معدنچیان شیلیایی ؛ نتیجه صبر و امید جز آزادی و رهایی نیست

69 روز قبل 33 معدنچی شیلیایی در معدن طلا و نقره سن خوزه شیلی بدلیل بسته شدن مسیر معدن در عمق 700 متری زمین محبوس شدن و امروز یعنی 13 اکتبر 2010 توسط کپسول نجات ققنوس نجات پیدا کردند .

نمیدونم واقعا چجوری در مورد معدنچیان شیلیایی بنویسم ؛ الان که دارم اینا را می نویسم حس فوق العاده ای دارم ، حس خیلی خیلی خوب ؛ زمان نوشتن این پست حدود 25 معدنچی نجات پیدا کردن و عملیات نجات هنوز ادامه داره و الان که دارم منتشر میکنم خیلی زودتر از زمان پیش بینی شده هم 33 معدنچی نجات پیدا کردن .

با نجات هر کدوم از معدنچیان گریه کردم ، نمیدونم واقعا چرا ، برای تموم دلتنگی ها ، برای تموم دوری ها ، برای تموم تاریکی ها ، برای 69 روزی دوری ، برای 69 روز استقامت و امید به نجات ، واقعا مثل اینکه هموطنانم نجات پیدا کردم خوشحال هستم ، الان هم شیلیایی ها در خیابان های شیلی مشغول شادمانی هستند .

این صبوری و امید به نجات معدنچیان شیلیایی مسلما در تاریخ ثبت خواهد شد .

اگر واقعا این امید به نجات بین معدنچیان نبود شاید تا حالا سرنوشت معدنچیان به گونه ای دیگه رقم خورده بود ، عدم تحمل یکی از افرادی که این شرایط را نمیتونست تحمل کنه میتونست ماجرا را به گونه ای دیگه رقم بزنه ولی مدیریت قوی ، اعتماد به نفس بالا و امید به نجات و رهایی مهمترین خصوصیت و ویژگی معدنچیان بود که باعث شد معدنچیان بعد از 69 روز از اعماق حدود 700 متری زمین نجات پیدا کنند .

بارها می نویسم امید امید امید چون تنها چیزی که معدنچیان را نجات داد امیدواری معدنچیان بود ؛ معدنچیانی که تونستند 69 روز به تموم مشکلات غلبه کنند و هم اکنون بعد از 69 روز خانواده هایشان را در آغوش بگیرن ، لحظه ای که معدنچی نجات یافته ی دوم - ماریو سپولودا -  فرزندش را در آغوش گرفت یکی از فوق العاده ترین لحظات این عملیات بود .


معدنچیان روحیه ی فوق العاده بالایی داشتند ، این روحیه مثال زدنی را هنگام نجات فلورنسیو آوالس میشد دید ، وقتی از عمق 700 متری زمین جایی که جز تاریکی هیچی نیست اومد بالا اینقدر روحی قوی داشت که هیچ نشانی از 69 روز تاریکی نداشت .


حضور رئیس جمهوری شیلی و همسرش هم در تمامی لحظات نجات جالب بود .
برای معدنچیان شیلیایی احترام فوق العاده ای قائلم ، برای امید به نجات ، روحیه ی قوی که شاید نمونه ی اون را دیگه نتونید توی تاریخ پیدا کنید .

پوشش خبری بی بی سی فارسی از عملیات نجات معدنچیان شیلیایی
تصاویر بیشتر از عملیات نجات
حادثه معدن سن خوزه 2010

ارزش کار یعنی هزینه ی زیاد !

نمیدونم به قول معروف این چه صیغه ای هست که ایرانی ها تا چیزی را براش پول زیادی یا چندین برابر ارزش اون کار را ندن قدرش را نمی دونند و ارزشی قائل نیستند !

این تفکر همه جا در جریان هست از خرید کردن تا پرداخت حق و حقوق ، اگر کسی یک پیراهن را که مثلا ارزش واقعی اش 30 هزار تومن هست را 30 هزار تومن خرید ارزشی براش قائل نیست ، کثیف شد ، چروک شد ، سوراخ شد دیگه این پیراهن فاتحه اش خونده شده ولی اگر همین پیراهن را 300 هزار تومن از یک مغازه ی آنچنانی خرید این پیراهن را اتو میکنه ، وقتی از تن اش درمیاره به چوب لباسی آویزون میکنه و ارزشی بیش از 30 هزار تومن براش قائل میشه فارغ از اینکه این همون پیراهن 30 هزار تومنی هست منتها با کلاه گشادی که سرش گذاشته شده 10 برابر بهش فروخته شده و ارزش اش را میدونه !

این بی ارزشی حتی در سیستم کاری ایران هم در جریان هست ، مثلا اگر شما به کسی گفتید من برای شما یک وب سایت به مبلغ 300 هزار تومن طراحی میکنم و واقعا هم اینقدر از از لحاظ زمان کاری و حرفه ای واسش وقت گذاشته باشید طرز برخورد طرف بسیار متفاوت تر از کسی هست مثلا همون وب سایت را با هزینه ی 3 میلیونی طراحی میکنه ، در ایران جوری با شما رفتار میشه که انگار لپ تاپ اتون گذاشتین توی فرغون و داد میزنید طراحی وب ، طراحی وب  !

دوستی تعریف میکرد برای یکی از پروژه های بزرگ شهرداری که هم اکنون داره اجرا میشه چند نفر پیشنهاد داده بودن طرح مذکور با هزینه ی حدود 3 میلیون و به صورت آزمایشی اجرا بشه ، شهردار موافقت نمیکنه ، همون طرح الان توی 2 شهر بزرگ با هزینه ی حدود 500 میلیون تومن و بسیار ناقص داره اجرا میشه !

متاسفانه تفکر ایرانی تا پول زیادی بابت چیزی هزینه نکنه نه برای اون کار و نه برای اون شخص هیچ ارزش و احترامی قائل نیست ، این تفکر در تمامی سازمان دولتی تا حرفه ای ترین شرکت ها و حرفه ای ترین افراد وجود داره و متاسفانه نه میشه انکارش کرد و نه میشه درستش کرد !

باید رویه امون را عوض کنیم ، به قول شاعر که میگه "خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو" ، بله اگر میخواهید برای شما هم ارزش و احترامی قائل باشند باید شما هم مثل دیگران باشید و هر چیزی را چندین برابر حساب کنید تا شاید شما هم دارای ارزش احترام بشین !

گاهی به حرفهای خودم که برای دلداری دیگران هم میزنم شک میکنم !

از "وام خرید منزل" تا "وام رهن اجاره منزل"

چند سال پیش - حدود 5 سال - پیش رفتم بانک مسکن حساب باز کردم ، گفتم یک روزی خواستم خونه بخرم یک وام باشه که بتونم خونه بهتری بخرم ، با حساب کتاب ها و گفتن 100 نوع فرمول - بخونید بامبول - که اینجوری پول میدن و نمیدن حساب را باز کردم !

در راه برگشت به خونه که داشتم پیاده میرفتم زنگ زدم به بابا و ازش پرسیدم بابا فلان سال اجاره چقدر بوده و الان چقدره ؟
بابا مبلغی که گفت را حسابش را کردم دیدم حدود 25 برابر شده و طی این 4-5 سال اخیر که مهرورزی همه جای کشور را فرا گرفته تقریبا 3 برابر شده !

خلاصه حساب کتاب کردم دیدم 10 سال دیگه که اون وام حدود 20 میلیونی را که برای خرید منزل میدن باید 4-5 میلیون هم بزاریم روش و تقدیم صاحبخونه محترم برای اجاره یک ماه کنیم ، اگر هم بخوام خونه بخرم باید برم دورقوزآباد سفلی که هنوز آب و گاز و برق و تلفن نداره و باید با سگ ها همسایه بشیم خونه بخرم !

حالا دیگه خود بانک مسکن هم متوجه شده که این وام ها دردی از کسی دوا نمیکنه و دیگه تبلیغ خاصی برای خانه دار شدن شما نمیکنه و دیگه باید کم کم برن به سمت وام رهن منزل و وام خرید منزل را به وام رهن اجاره منزل تغییر بدن !

واقعا چی داره میگذره که زمین و ملک و خونه اینجوری داره رشد میکنه ؟
چرا بقیه شهرها اینقدر دور افتاده و محروم هستند که مثلا فناوری که باهاش سر و کار داریم فقط توی 2-3 تا شهر باشه !

من خودم اگر روزی بخوام ایران زندگی کنم دوست دارم برم یک شهر کوچیک زندگی کنم که شلوغی شهرهای بزرگ را نداشته باشه ولی میبینم اگر برم شهر کوچیک تر واقعا هیچی برای زندگی مساعد نیست حتی اینترنت پر سرعتی ندارم که بتونم باهاش کار کنم و مثلا دفترم را فلان شهر مستقر کنم و به ناچار مجبورم به سمت شهرهای بزرگتر برم ، این موضوع زندگی بسیا مفصل و انشالله بعدا بهش میپردازم .

در آخر اینکه دلتون را وام خرید منزل و غیره خوش نکنید که باید برین کارتن خواب بشین

خبر رسید که تیغ فیلترینگ دچار شدم

میدونستم وقتی از فوتبال کثیف آغشته به سیاست می نویسم ، وقتی از سیاست غلط دولت در ماه رمضان می نویسم ، وقتی از عباسی نامی مینویسم که چند ساعت رسانه را بهش اختصاص میدن تا خزعبلاتی بگه که به عقل انسان سالم هم نمیرسه ، وقتی از بی سوادی رئیس کل بانک مرکزی میگم ، وقتی از فوتبالی میگم که جولانگاه سیاسیون شده ، به تیغ فیلترینگ دچار میشم ، مهم نیست این روزها هم میگذره یعنی امیدوارم بگذره !

به هر حال دولت در نقد پذیرترین حالت ممکن قرار داره

باز هم می نویسم مثل هزاران هزار وبلاگی که نوشتن و فیلتر شدن و هنوز هم می نویسند ...
من را در گوگل ریدر با خروجی زیر دنبال کنید .
http://feeds.feedburner.com/21aban


رئیس بانک خصوصی ظاهربین و مشتری

امروز برای انجام یک کار بانکی به یکی از بانک های خصوصی که نزدیک خونه هست و توش حساب دارم مراجعه کردم ، یک چک با مبلغ بالا گرفتم و بعد ریختم به حساب شخصی خودم ، متصدی باجه چند بار گفت این پول را چک بین بانکی میخواهین یا حساب باز میکنین و غیره تا اون پول توی همون بانک بمونه ، دفترچه ام درآوردم و گفتم حساب دارم توی همین شعبه و میریزم به حسابم ، یک لبخند رضایتی زد و کار بانکی را انجام داد .

داشتم از بانک میرفتم بیرون یک دفعه صدام کرد که رئیس بانک کاریم داره ، رفتم دفتر رئیس بانک و خیلی سلام احوالپرسی و تشکر بابت داشتن حساب و این بحث ها ، شروع کرد به توضیح دادن اینکه انواع حساب ها چجوری هست و این حساب ارزی چه سودی داره و اون حساب چی هست و چجوری بهتره با حساب کار کنیم  و اینا ...

گفتم یک لحظه اجازه بدین ، من یک سال پیش با همین حساب و همین گردش حساب و همین سقف واریز و ... اومدم توی بانک اتون گفتم این حساب ها چجوری هست و حساب جاری و غیره به چه صورت هست ؟ شما همین جا حتی جلوم بلند نشدین حتی باهام دست هم ندادین و سرتون به کارتون گرم بود و سرتون را هم بلند نکردین و بعد گفتین برم دفترچه حسابم را بیارم ، رفتم دفترچه ام را آوردم گفتین باید جواز کسب و غیره بیارم و خلاصه سرکارم گذاشتین ، چون من با تی شرت و شلوار جین بودم ولی امروز که با پیرهن و شلوار و یک کمی رسمی تر اومدم شما دارین اینجوری برخورد میکنین !

گفتم من دیرم شده باید برم شما هم سعی کنین اینقدر ظاهر بین نباشین من همون کسی هستم که با لباس اسپرت اومدم تحویل نگرفتیم ولی با یک پیرهن و شلوار نظرتون عوض شد !
هر وقت ظاهر بین نبودین اون موقع هم شما و هم بانک اتون و هم مملکت پیشرفت میکنه ولی تا زمانی که این رفتار باشه وضع همینی هست که میبینید .

ماه رمضان ، ساعات کاری و ارتباطات جهانی و باقی قضایا

برای انجام کاری که 2 روز کاری ( منظور 2 روز کاری 8 ساعته ) راهی تهران شدم ، سه شنبه راهی تهران شدم مثلا از قبل هم کارهای مقدماتی را انجام داده بودم که معطل نشم ، روز اول مراجعه کردم مسئول مربوطه در سازمان ایرانی بدلیل فشار بیش از حد روزه داری ساعت کاری آقا که 8 تا 4 بوده شده 9 تا 12 ! ساعت 9 مسئول مربوطه وارد شدن تا میان استارت بشن و خودکار مخصوص خودشون را پیدا کنند ساعت 9:30 شده ، مدارک را دادم یک نگاه کرده و گفته برو صدات میکنم ساعت 11 صدا کرده رفته نامه را گرفتم شماره کردم و دادم که برای سازمان دیگه ای که خارج از ایران هست برای تائید ارسال بشه !
نامه را ارسال کردن ، جواب اولیه  چند ساعت بعد میاد ، مسئول مربوطه ساعت 12 وضو گرفته داره میره نماز بخونه و یک برگه هم پشت در که ساعات کاری به اتمام رسیده است ، دست از پا درازتر برگشتم !

فرداش یعنی چهارشنبه ، حدود ساعت 10 تازه مسئول مربوطه اومدن ، میگم دیر اومدین نگران شدم ! مثل اینکه جواب اومده حاج آقا این کار منو پیگیری کنین من فقط واسه همین کار تهرانم ! چپ چپ نگاه کرده و رفته تو اتاق و میگه نیا ، یکی دیگه رفته پیش اش تا ساعت 11 ، ساعت 11 برگه من مهر کرده رفتم دبیرخونه فرستادن که جواب بیاد ، اون طرف هم چند ساعت طول میکشه ، رفتم میگم حاج آقا 1 ساعت بیشتر بمونین این جواب کار من بیاد مهر کنین تا من برم ، میگه وزیر یا معاون وزیر که ساعت کاری منو تعیین میکنی ؟ یک کاری نکن معطل ات کنم ها ! ساعت 12 شد و رفت !

رسیدیم به تعطیلات آخر هفته پنج شنبه و جمعه و بعد هم تعطیلات اون طرف شنبه و یکشنبه یعنی رفت تا دوشنبه ، 4 روز معطل واسه اینکه حاج آقا فرایض الهی اشون دیر شده بود و 1 ساعت بیشتر حاضر نشدن بمونند کار مردم را راه بندازن !

دوشنبه صبح بعد از تماس تلفنی جواب دادن که اومده بیاین کارتون انجام شده ، رفتم تا اون سر شهر مدارک را بگیرم ، گرفتم دیدم یک یادداشت روش هست که فلان فرم را پر کن و فردا مراجعه کن ، دیگه ساعت کاری هم تموم شده ! رفت تا سه شنبه ، سه شنبه رفتم یک نگاه کرده میگه بهت گفتم معطل ات میکنم ، با هزار زور و اینا کار انجام داده شده ساعت 12 ، ، 1 ساعت پشت در معطلم کرده و بعد میگه بیا تا مهر برات بزنم که کارت تموم بشه ، میگم من 3 ساعت اینجا نشستم الان مهر میزنی ؟ اینو 9 میزدی ، میگه نه اینکارو کردم که بدونی دنیا دست کیه !

نمیدونم واقعا اینا از این روزه داری و ماه رمضون چی میخوان دربیارن به عنوان ثواب تحویل خدا بدن !
بعد سوار تاکسی میشی سی دی امام حسین را گذاشته صداش را بلند کرده و داره مسافران را آزار میده که بگه مسلمونه ! آخه میدونی اصلا فردا واسه چی ( ضربت خوردن حضرت علی ) تعطیل که داره یک نوحه ی دیگه گوش میکنی ؟

مناسبات جهانی را هم نگو که کلا 3 روز در هفته اگر کار کنند می تونیم با سایر کشورهای جهان مناسبات و ارتباط داشته باشیم ، پنج شنبه و جمعه از این طرف تعطیل ، شنبه و یکشنبه از اون طرف تعطیل !

نمیدونم واقعا ، به قول بچه ها گفتی مملکته داریم ؟