ساعت 2 بود ترمينال بودم .
ديگه بايد برم. اين دفعه راستي راستي باورم شده كه بايد برم . سوار اتوبوس شدم .
نائين - خور - طبس - بيرجند.
مركز آموزش نظامي 04 بيرجند
بر عكس تموم چيزهائي كه شنيده بودم بود .

صبح اول صبح توي اون سرما از ما ميخواد نسق بگيره .
كبريت - ماژيك - حشيش - بنگ - چاقو - شيريني
اينا را بارين كنار هم حتي يك حرف مشترك هم نداره.
خلاصه بعد از 3 ساعت پذيرش شديم خستگي سفر 14 ساعته يك طرف و گفتند كي خواد 4 روز بره مرخصي . گرچه متنفر بودم كه دوباره توي اون اتوبوس دلاقه .
الان بعد از 28 ساعت توي اتوبوس بودن رسيدم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر