آره اون داشتم اينا را می نوشتم رفتم ناهار بعدش هم حالش را نداشتم ديگه ننوشتم .

داشتم می گفتم که شايد از فردا خبر نداشته باشيد من تا يک سال پيش هيچی نبودم اما آشنايی با يه دوست و يک آگهی در روزنامه من را به محل کار الان ام و چند جای ديگه برد .

خيلی خوشحالم هميشه آرزوی يه چنين روزهايی را داشتم با يه کم تغيير اما خدا را شکر بد نيست .
دوستان خوبی هم پيدا کردم اما متاسفانه چند وقت ديگه به خاطر سربازی بايد ازشون جدا بشم .
خدا ميدونه بعدش چه سرنوشتی داشته باشم جايی که کار ميکنين اگه بهش دل ببنديد دل کندن ازش خيلی سخته .

از همه دوستانی که بلاگم ديدن ميکنن ممنونم مخصوصا آقای ... باپيغام های هميشگی

همه موفق باشين تايه کم وقت ديگه

تقريبا دنيا را گشتم اما هيچ جا خونه ی آدم نميشه
يعنی وطن آدم نميشه

هيچ وقت دوست ندارم از ايران برم اما نميشه ديگه
توی ايرا هيچ جای پيشرفتی نيست همه درها بسته شده بسته بسته ...

جمعه روز خوبی بود
پنجشنبه استقلال با سه گل واحدی - سامره - فاطمی پاس را پکوند.

جمعه را فقط بايد استراحت کرد همين.

هيچکس از فرداش خبر نداره و همه ی خوبی زندگی بشر به همينه که کسی نميدونه فردا براش چه اتفاقاتی می افته شايد فردا روز ديگه باشه و مثلا يا پولدار بشين و يا جای رئيستون را بگيرين البته اشتباه نشه ....

اما هميشه به فردا اميدوار باشين من تا ۱ سال پيش نه درسم خوب بود و نه کارم اما یه آگهی تو روزنامه باورتون میشه

راستی يه چيزی >>

هيچوقت به اطرافتون توجه نکنين
اگه ميخواهين موفق باشين
به کارتون ادامه بدين و نه به اطراف و نه به گفته های ديگران توجه کنين اون موقع موفق ميشين

اگه شما يه شب گرسنه باشين اون کسانی که حرف ميزنن براتون يه تيکه نون خشک ميارن که از گرسنگی نميرين >> نه

پس برای خودتون باشين و بس

حدود يک سال پيش بود>>
منچستر يونايتد به يه تيمی باخته بود و گری نويل کاپيتان يونايتد ها عامل شکست بود
بعد بازی الکس فرگوسن مربی يونايتدها ميدونين چی گفت :
آدم هميشه از جای ضربه ميخوره که بيشترين اعتماد را به اون داره و ما هم امروز از گری نويل کاپيتانمون و با تجربه ترين فردمون ضربه خورديم

توی زندگيتون به هيچکس اعتماد نکنين مخصوصا توی ....

اما هميشه سعی کنين يه همراز داشته باشين کسی که بتونه درکتون کنه فقط همين و من هم يه دوست خوب دارم اسمش .... (شرمنده نميتونم اسمش را بگم)

هميشه يک اصل توی زندگی هست البته اين اصل را توی فوتبال من بهش رسيدم اون اصل هم اينه که اگه توی فوتبال گل نزنی گل را ميخوری و اونوقته که باختی.
حالا هم من توی زندگی نزدم و خوردم البته من خيلی دير زدم يعنی دقيقه ۹۰ که ديگه فايده ای نداره ...

اما برای اينکه اين اتفاقات براتون نيافتد بايد بزنيد
هميشه حواستون جمع باشه که اگه نزنين ميخورين و اين يک اصل مهم در دنيای بيرحم امروزه

ديشب رويائی داشتم :
خواب ديدم بر روی شنها راه می روم
همراه با خود خداوند
و بر روی پرده شب
تمام روزهای زندگیم را مانند فیلمی میدیدم
همان طور که به گذشته نگاه می کردم
روز به روز از زندگی را
دو رد پا بر روی پرده ظاهر شد
يکی مال من و يکی از آن خداوند
راه ادامه يافت تا تمام روزهای تخصيص يافته خاتمه يافت.

آنگاه ایستادم و به عقب نگاه کردم
در بعضی جاها فقط يک رد پا وجود داشت ...
اتفاقا آن محلها مطابق با سخت ترين روزهای زندگيم بود.
روزهايی با بزرگترين رنجها و دردها و ترسها و ....

آنگاه از او پرسيدم:
خداوندا ! تو به من گفتی در تمام ايم زندگيم با من خواهی بود و من پذيرفتم که با تو زندگی کنم
خواهش ميکنم به من بگو چرا در آن لحظات دردآور مر تنها گذاشتی؟

خداوند پاسخ داد :
فرزندم تو را دوست دارم و به تو گفتم که در تمام سفر با تو خواهم بود.
من هرگز تو را تنها نخواهم گذاشت.
نه حتی برای لحظه ای
و من چنین نکردم.

هنگامی که در آن روزها یک رد پا بر روی شنها دیدی
من بودم که تو را به دوش کشیده بودم.

فرهنگ عامیانه برزیلی