صلح برای همیشه

جنگ هرگز , صلح برای همیشه

مردم ساده و سیاست مداران احمق و بازیگران کشف نشده

خیلی از مردم پرفسور هم بشن باز هم ساده هستند , خیلی ساده , بیش از اول چیزی که فکر میکنین , بعد از اونا سیاست مداران آدم های احمقی هستند چون مردم را ساده فرض میکنند , معمولا اونها از احمق بودن خودشون مردم را هم همین جور می بینند !
به قول یک جمله ی معروف: هیچگاه فکر نکنین زرنگ هستین چون همیشه یک نفر زرنگ تر هست !

سیاست مدارا فکر میکنند خودشون زرنگ ترین آدم هاهستن !

همه ی این اتفاقات به قول بابا بزرگ خدا بیامرزم فیلم , همشون دستشون توی یک کاسه است و دارن به ریش ملت می خندن , همه بازیگران و مهره های خودشون هستند , ماه تا همیشه پشت ابر نمی مونه و یک روزی دست همه رو میشه !

جورج بوش , بن لادن و صدام و خیلی ها دیگه توی ایران همشون بازیگران خوبی هستند ! اگر غیر این بود چطور صدام را چند ماه بعد توی اون سوراخ گرفتن اما بن لادن را بعد چندین سال نتونستند بگیرن ؟! خب مشخص مهره خودشونه !

شهرام جزایری کجاست دوباره ؟ دوباره گم شد و چند وقت دیگه رو می کنند و باهاش یک فیلم پر میکنند !

سیاست اینی نیست که میبینیم مردمان عادی بحث اش را می کنند , فقط کافیه این زخم سر باز کنه تا کثافت اش همه را بگیره و بوی گندش همه جا را به گند بکشه !

این وسط فقط عده ای بیگناه به اسم های مختلف و اسم های مذخرفی مثل فیمینیست و چپ گرا و ... وسط کشیده میشه و باهاش بازی میشه !

من اگه یک روزی بی گناهی که می شناسم سر این بازی ها اتفاقی واسش بیوفته من خودم انتقام میگرم !

سنت نيك و پسنديده ي ايرانيان

اين بانك ها يك سنت يك و پسنديده دارن اون هم قرض الحسنه ( قرض الاپس نده ) من واقعا كشته ي اين سنت نيك هستم كه پول مردم بيچاره را ميدن سودش را ميخورند بعد ميگن نيك و پسنديده !

من به شخصه پول توي حساب قرض الحسنه نمي ذارم بمونه !

برخورد با متهمين

يك چيزي هميشه واسم سوال بوده
اونم برخورد با متهمين هست ، چنر روز پيش هم شبكه 4 يك برنامه گذاشت و به همين اشاره كرد
اونم برخورد با متهمين هست

توي جامعه اگه كسي 100 تومن دزديد اونقدر ميزنند و اسمشو مي نويسند توي روزنامه ها و غيره ولي از كسي 2 ميليارد دزديد باهاش رفتار خوبي دارن ، بهترين سوئيت ها در زندان را بهش مي دن ، اسم اش را م-ر مينويسند !

واقعا چرا ؟

آرزو ها

اگه دستم به جدايي برسه
اونو از خاطره ها خط ميزنم

از دل تنگ تموم آدما
از شب و روز خدا خط ميزنم

اگه دستم برسه به آرزوم
با ستاره ها قيامت ميكنم

نمي ذارم كسي عاشق نباشه
ماه بين همه قسمت ميكنم

وقتي گاهي من و دل تنها ميشيم
حرفهاي نگفتني را ميشه ديد

ميشه تو سكوت بين ما دو تا
خيلي از نديدني ها را شنيد

قصه ي جدايي ما آدما
قصه ي دوري ماست از خدمون

دوري من و تو از لحظه ي عشق
قصه ي سادگي گم شدنمون

پول كثيف - احسان خواجه اميري

تعاوني اعتبار شهر

اين تعاوني اعتبار شهر هم هول كرده !
خيلي جالب بود امروز ديدم اسپانسر هر دو تيم استقلال و پرسپوليس تعاوني اعتبار شهر هست !

بدترين اتفاق

بدترين اتفاق اينه كه آدم بخواد بره مهموني ، بعد با لباس اسپرت بره و كفش اسپرت، تا لباساشو عوض كنه ، بعد تا داره ميره بك دفعه ببينه كفشاشو نياورده ! تازه كليد هم نداره بره كفش بياره !

يك اتفاق ضايع تر هم هست !
اينه كه يكي جوراب سوراخ ها را بپوشه بره جايي به هواي اينكه كفش اشو درنمياره ، بعد زوري مجبور بشه كفشاشو در بياره !

خواب

چند وقت پيش يك ماموريت كاري پيش اومد و من هم بايد با ماشين سازمان ميرفتم ، شب ها من طبق معمول تا نصفه شب بيدار بودم و مشغول كارها ، از اونجايي هم كه خيلي مسافرت ميرم ديگه توي اتوبوس و ماشين و هواپيما و سالن انتظار و خلاصه هر جايي كه كوچكتريم فرصتي پيدا كنم ميخوابم

منم شب گفتم فردا صبح توي ماشين راحت مي خوابم
ساعت 4 ماشين اومد دنبالم و راننده مسن !
سوار شدم ، تا سوار شدم راننده گفت آقاي باغستاني از اينجا تعريف ميكنيم واسه هم ديگه تا مقصد ، منم دو دستي كوبيدم تو سرم و سخت ترين سفر عمرم را رفتم ، سفري كه توي طول راه آرزوي يك پلك به هم زدن به دلم موند !

ديگه تا تهرون تا فيهاخالدون زندگي اش را تعريف كرد !

اصفهان

شهري آروم و بزرگ
اما خيلي خيلي كوچك

خدا به فرياد برس

حالم از هر چي مسلمون ظاهرساز به هم مي خوره
فقط ياد گرفتند برن صف اول نماز واسن دولا و راست بشن
خوب به كمرتون بزنه !
حق مردم را بذين از صد تا نماز واجب تره !
نماز همش بهونه است ، وقتي دارين حق الناس را ميخوريم دور كعبه اش هم بگردين هيچ توفيري نميكنه !
خداااااااااااااااااا به فرياد برس

اميدوارم آه هر كي كه دارن حق اش را ميخورند بگيردشون
اميدوارم

سيستم بلاگر جديد

بالاخره ديشب ايم وبلاگ را هم آوردم توي سيستم بلاگر جديد
فقط تگ گذاري اش مي مونه كه به مرور انجام ميدم

شب خوش

بزرگ و بزرگ و بزرگتر ، كوچك و كوچك و كوچكتر ...

وقتي بچه بودم همش آرزوم اين بود كه تا وايميسم كنار ماشين قدم اونقدر بلند باشه تا بتونم روي سقف ماشين را نگاه كنم ، الان كه ميايستم و يك سر و گردن هم بالاتر هستم آرزو ميكنم هنوز همون بچه كوچك بودم كه يكي دستمو ميگفت تا سوار بشم

اون زمان همش شور و شوق اينو داشتيم كه جلو بشينيم ، شايد فكر ميكرديم زودتر ميرسيم !
الان ديگه نه مي خوام جلو بشينم
و نه مي خوام ديگه اصلا سوار بشم

پي نوشت: من از رانندگي متنفرم

در جستجوی آرامش ...

آرامش به سه چیز نیاز داره , یکی یک شخصی که کنارش آروم باشی و یکی هم جایی واسه آرامش
و يك زماني هم واسه آرامش

اونجایی که حس کنی آرومی شاید همین جایی هست که الان نشستم
شاید جایی توی جنگل های شمال
شاید جایی توی ساحل کیش با یک کار معمولی
شاید کنار دریاچه ژنو باشه
شاید کنار كوه هاي آلپ
شايد در محله اي شلوغ در قلب نيويورك
شايد در سواحل جنوبي استراليا
شايد در محله اي قديمي در اصفهان

و چه زماني ؟
نميدونم

....

فقط مي خوام آروم باشم
1-2 بار بيشتر نشده كه وقتي نفس ميكشم حس كنم اكسيژن به عمق ريه هام ميرسه !

تهران

دود و آلودگي هوا
ترافيك و بوق
سر و صدا

اينجا تهران است ، تمامي وسائل و امكانات براي انواع سر درد و بيماري و ديووانگي موجود است !

پي نوشت: مدتي ميخوام اين وبلاگ را بيارم توي فرمت جديد بلاگر اما فرصت نميشه

من كه ميگم انف تو ديگه نگو انف ، بگو ...

يك روزي يك معلم اول دبستان بوده اين معلم نمي تونسته درست الف را تلفظ كنه و به الف ميگفته انف !
سر كلاس تا درس ميداده به جاي الف ميگفته انف!
بچه ها هم به دنبالش با صداي بلند ميگفتند انف ...
اينكار چندين بار تكرار ميشه

تا اينكه معلم ميگه: من كه ميگم انف شما ديگه نگنين انف ، بگين انف

پي نوشت: اين ضرب المثل را بارها و بارها بابام واسم ميگه !

فيلم ها و واقعيت ها

فيلم راه بي پايان و فيلم پول كثيف هر دو يك مضمون دارند ، در مورد پول كثيف و قاچاق ، 2 تا فيلمي كه نمونه واقعي زندگي امروزي هستند ، اونقدر پشت اين زندگي ها و اين زندگي اتفاق و ماجرا هست كه ما بي خبريم !

اتفاق و اتفاق و اتفاق تا يك روزي گندش درمياد !