درسی که از هاروکی موراکامی گرفتم

به سه دلیل در آن رقابت ناکام ماندم: تمرین ناکافی، تمرین ناکافی، تمرین ناکافی. مختصر و مفید، دلیلش همین بود. نه تمرینات دامنه دار و مکفی انجام داده بودم و نه وزنم را پایین آورده بودم.
- هاروکی موراکامی، از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم، آتن در میانه تابستان


یک سال و خرده ای هست که هر هفته جمعه فوتسال بازی میکنم، من سالها پیش بدلیل مشکلات زانوم سالها بود فوتبال بازی نمیکردم و حدود ۱ سال هست که اضافه وزنم خیلی بی رویه زیاد شده، الان ۶-۷ ماه هست که مدوام بازی میکنم، دایی مصطفی - خدا بیامرزدش - میگفت چیه همیشه فقط نگاه میکنید باید بازی هم کنید حتی خیلی کم، بازی فوتبال را شروع کردم و واقعا هم بهش گاهی فشار میاره، ماه های ابتدایی واقعا بازی ام ضعیف بود، این ماه ها و مخصوصا این چند هفته اخیر واقعا بازی های خوبی انجام دادم و دلیلش فقط سه چیز بود: تمرین کافی، تمرین کافی، تمرین کافی با چاشنی دقت.

من یکسال پیش و حتی همین چند ماه پیش فکر میکردم واقعا دیگه نمیتونم بازی کنم و زانوهام و وضعیت جسمی ام بهم اجازه نمیده به فوتبال ادامه بدم ولی چند هفته ای هست که تمرین میکنم، ورزش کافی و هنگام بازی تمام فکرم را معطوف بازی میکنم و حتی توی خواب هم تاکتیک و حرکاتی که میتونم انجام بدم را مرور میکنم و هنگام بازی دقت میکنم، تمرین کافی و دقت باعث شده تا این هفته ها چه هنگامی که توی دروازه می ایستم و چه هنگامی که در جریان بازی هستم بتونم بهترین بازی را انجام بدم.

جملات خیلی کوچکی مثل "تمرین ناکافی، تمرین ناکافی، تمرین ناکافی" واقعا تاثیرات زیادی میتونه توی زندگی آدم ها داشته باشه و هنگامی که این کتاب را امیر مهرانی معرفی کرد و اون را خوندم با دقت خوندم و گفتم واقعا من تمرینات کافی انجام میدم ؟ آیا واقعا من دقت و تمرکز لازم هنگام بازی کردن را دارم ؟

آیا برای موفقیت به اندازه کافی تمرین کرده اید ؟ آیا برای موفقیت دقت لازم را دارید ؟

پیشنهاد میکنم این پست امیر مهرانی "نمیخواهم هر روز بدوم" را هم بخونید

فرهنگ آپارتمان نشینی

سالها پیش خیلی از افراد توی خونه های ویلایی بزرگی زندگی میکردند، خونه های بزرگ که هر چقدر میخواستیم شلوغ میکردیم، توی خونه فوتبال بازی میکردیم، ماشین هر جای حیاط که میخواستیم پارک میکردیم، هیچ کسی کاری به رفت و اومد همسایه دیگری نداشت و اصولا همسایه ها خیلی کم با هم در ارتباط بودند.

ولی امروزه با رشد جمعیت خیلی از افراد روی به آپارتمان نشینی آوردند، خیلی از افراد از شهرهای دیگه به سمت شهرهای بزرگ روی آوردند و ناچارا مجبور به آپارتمان نشینی شدند.

آپارتمان نشینی با سکونت در یک خونه ویلایی خیلی فرق داره و به قول معروف تومنی سنار توفیر داره، رعایت حقوق شهروندی و رعایت حقوق همسایگان و آپارتمان نشینی خیلی مهمتر خواهد شد.
اینکه وقتی در یک شهر و آپارتمان زندگی میکنید باید به این موضوع آگاه باشید که اگر ساعت ۲ نیمه شب مهمون دارید آهسته خداحافظی کنید نه اینکه تازه توی کوچه هم با صدای بلند صحبت کنید، اینکه اگر مهمانی دارید تا ساعت ۳ نیمه شب نباید شلوغ کنید و مزاحم آسایش همسایه ها شوید، اگر توی آپارتمان زندگی میکنید باید جای پارک خودتون پارک کنید و اگر فلان همسایه چند شب توی هفته ماشین نداره نباید جای پارک اون را اشغال کنید، اگر یک پنجره یا بالکن مشرف به خانه سایر همسایگان دارید توی اون تردد نکنید و ساعت ها توی اون بشینید توی خونه دیگران را نگاه کنید، اینکه اگر کار ساخت و ساز دارید ظهر انجام ندید تا مزاحم آسایش دیگران شوید، اگر توی آپارتمان زندگی میکنید و حتی توی شهر ساعت ۷ صبح نباید با بوق بچه اتون را صدا کنید که بیاد پایین، توی خونه با صدای آرام صحبت کنید.

سالها پیش توی یک آپارتمان زندگی میکردیم که هنوز بعد از حدود ۲۰ سال با همسایه های اون زمان رفت و آمد داریم و از صمیمی ترین دوستان خانوادگی و شخصی امون هستند ولی این سالها اینقدر همسایه ها موجبات آزار همدیگه را فراهم میکنند که منتظر فرصتی برای فرار از دست همدیگه هستند و اصلا رغبت نمیکنند با هم رفت و آمد داشته باشند، فقط و فقط دلیلش یک چیز هست، فرهنگ آپارتمان نشینی از بین رفته و حقوق همسایگان را رعایت نمیکنیم.

برای اینکه از زندگی در شهر لذت ببریم فقط و فقط خودمون باید رعایت اصول شهرنشینی و آپارتمان نشینی را بکنیم و همسایگان امون را با رفتار غلط آزار ندیم، رفت و اومد پیش کش، حداقل بگذارید همسایه از دست اتون آسایش داشته باشه.

فوتبالیست‌های میلیاردی ابزارهایی بیش نیستند

این روزها خیلی انتقاد به ساختار فوتبال و بازیکنان میلیاردی وارد میکنند، ولی واقعا مقصر این همه اتفاقات فوتبال کی هست ؟ خود مردم، بله خود ما مقصر این وضعیت فعلی هستیم.


در زمانی که ورزشکاران سایر رشته ها در المپیک مدال می آورند، پارالمیپیکی ها مدال می آورند، تیم ملی والیبال به لیگ جهانی صعود میکند، تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل در بیروت ۱-۰ به لبنان میبازد!

در بیروت به لبنان که هیچ جایگاهی در فوتبال جهان ندارد میبازیم بعد رسانه ها تیتر میزنند که ستاره های میلیاردی به لبنان باختند، مردم انتقاد میکنند فلانی یک شوت نمیتونه بزنه داره ۱.۵ میلیارد میگیره، رسانه و مردمی که مسبب این هزینه ها هستند الان انتقاد میکنند!
تیتر روزنامه های همین امروز را ببینید علیرغم عدم مصاحبه ستاره های میلیاردی و باخت به لبنان و تحریم رسانه ها توسط بازیکنان باز هم تیتر اصلی تمام روزنامه ها مربوط به فوتبال است.

همین مردم ساعت ها برای تماشای فوتبال وقت میزارن و کل کل میکنند، همین مردم ساعت ها برای تماشای یک مسابقه فوتبال به ورزشگاه ها میرن تا یک مسابقه فوتبال نه چندان مهم را تماشا کنند، روزنامه ها و رسانه ها اگر تیتر غیر فوتبالی بزنند فروش ندارند، همین رسانه ها وقتی تیم ملی والیبال ایران به لیگ جهانی صعود میکنند بیش از نیمی از صفحه اول را به فوتبال اختصاص میدن، مردم حاضر نیستند مسابقات سایر ورزش ها را تماشا کنند، مردم حاضر نیستند برای تماشای یک مسابقه والیبال سطح اول باشگاهی وقت بزارن، بازی فوتبال استقلال یا پرسپولیس با یک تیم معمولی در وسط هفته بیش از ۵۰ هزار نفر تماشاگر داره ولی فینال لیگ والیبال تعداد تماشاگران مسابقه فینالش به سختی به ۲-۳ هزار نفر میرسه، مردم حاضر نیستن مسابقات دومیدانی را که احسان حدادی در اون حضور داره دنبال کنند، مردم ۱۰۰۰ تومان هم صرف تماشای مسابقات والیبال نشسته نمیکنند، هیچ کسی حاضر نیست پول صرف روزنامه ای کند که به صورت تخصصی به یک ورزش غیرفوتبال میپردازد، مردم فقط چند هزار SMS برنامه مختص فلان ورزش میزنند ولی در یک شب ۴ میلیون پیامک به نود برای نظرسنجی طرفدار کدام تیم هستید دربی تهران ارسال میکنند، مردم نمیدونند مدیرعامل تیم بسکتبال مهرام که قهرمان آسیا شد کی هست ولی رویانیان یک مدیر ناموفق را فقط بواسطه مدیرعاملی پرسپولیس همه میشناسند، همه این عوامل را کنار هم بزارید تا ببینید چرا فلان بازیکن فوتبال باید ۱ میلیارد بگیره، چرا پول ها سرازیر فوتبال میشود.

ورزش و فوتبال شاید برای ما سرگرمی باشد ولی برای بازیکنان شغل و برای اقتصاد یک صنعت هست، مسلما وقتی پخش مسابقات فوتبال سودی بالغ بر ۱۵۰ میلیارد تومان دارد هیچگاه صدا و سیما مسابقات عادی سایر ورزش ها را پخش نمیکند، وقتی یک مسابقه فوتبال عادی ۴۰-۵۰ هزار تماشاگر دارد مسلما تبلیغات دور زمین به سمت فوتبال سرازیر میشه تا وقتی فینال مسابقات والیبال لیگ برتر ایران ۲ هزار تماشاگر دارد!
شما اگر قصد تبلیغات داشته باشید و قصد بازگشت سرمایه داشته باشید کجا تبلیغ میکنید ؟

من هم به این فوتبال و ساختارش نقد دارم ولی وقتی ساختار ورزش و فوتبال و مدیریت مشکل دارد فوتبالیست چه ۱۰۰ هزار تومن بگیرد و چه ۱۰۰ میلیون و چه ۱ میلیارد هیچ تفاوتی نخواهد کرد، من به شخصه زمانی به فوتبالیست ایراد میگیرم که این فوتبال علم باشد، کفاشیان که هیچ درکی از فوتبال ندارد رییس فدراسیون فوتبال نباشد، سرمربی بازیکن را بشناسد و در جای مناسب از بازیکن استفاده کند، مدیریت باشگاه برای قدرت نمایی فعالیت نکند و ساختار فوتبال حرفه ای داشته باشیم.

متاسفانه فوتبال در ایران فوتبال نیست و یک ابزار است، ابزاری برای رسیدن به شهرت و گدایی شهرت افراد گمنامی هست که اندازه یک بچه ۷ ساله هم از فوتبال و مدیریت ورزشی نمیفهمند، فوتبال علم است نه ابزار کسب شهرت!

حکایت این فوتبال و هزینه ای که در اون علیرغم ناکارآمدی صرف میشه مثل هزینه ای هست که صرف نگهداری یک خیابان فرعی علیرغم نقش کلیدی اش در ترافیک با یک اتوبان هست، فوتبال یک اتوبان هست و باید براش هزینه بشه ولی سایر ورزش ها خیابان های فرعی هستند.

وقتی اشکال از مدیریت و رسانه و خود همین مردم هست به فوتبالیست ایراد نگیرید وگرنه نکونام ها و کریمی ها و قاضی ها و گردان ها و انصاری فرد ها تا همین چند سال پیش بازی سطح بالایی داشتن و در اروپا بازی میکردن و آقای گل بودن و با تیم هاشون به فینال معتبرترین لیگ ها رسیده بودن ولی متاسفانه الان عروسک های خیمه شب بازی عده ای شده اند که برای بازی کردن باید شارژ مالی اشون کرد وگرنه مدیرعامل فلان تیم چگونه مانور قدرت و مدیریت بدهد ؟

اندک دلخوشی ما فوتبال است با انتظارات نامعقول این اندک دلخوشی را خراب نمیکنم.
هنگام قضاوت و حلال و حرام کردن نان عده ای کمی منصف باشیم.