من

من اگه 1 درصد اعتماد به نفس خيلي ها را چه توي زندگي شخصي و چه توي كار داشتم الان توي عرش بودم نه روي فرش !

شهيد و جانباز و ...

يك چيزي ميخوام بگم كه شايد ما و خيلي از ما به چشم ديگه اي نگاه كنيم بهش
به شهدا ، جانبازان و خيلي هاي ديگه كه به نحوي توي جنگ بودن

درسته كه خيلي بهشون رسيده ميشه و خيلي چيز ها واسشون وجود داره و امكانات و سهميه ها و غيره ، من كاري به اينا ندارم ، ولي يك چيزي از اين همه شهيد و جانباز ميدونم ، اونم اينه كه اگه اونا نبودن الان ما يك كشوري مثل عراق بوديم ؛ يعني صدام ايران را اشغال كرده بود و ما هم الان جزئي از عراق بوديم و الان روزانه هزاران كشته ميداديم و يك روزي هم دو تا كشور كه معلوم نيست چيكاره ي كشورم هستند مثل ايران - آمريكا بايد براي كشورم مذاكره ميكرند .

به سلامتي سه كس
ناموس ، رفيق و وطن

چند سكانس از ايران

سكانس اول
همين امشب يك پيرزن با چند تا نون خانگي اول شيخ صدوق جنوبي ، از اين طرف به اون طرف و با التماس به ماشين هايي كه روبروي سوپر ها براي خريد مي ايستادند و با التماس مي هواست كه 1-2 تا نون بخرن كه ميشد 100-200 تومن .

سكانس دوم
پسرك داشت توي نظر دعا و چسب ميفروخت ، كنار يكي از دكل ها كه مال مخابرات بود در واقع قايم شده بود و داشت چيز مي فروخت ، چيزي هم واسه گدايي قبول نميكرد ، در مقابل خريد پول ميگرفت !

سكانس سوم
دختر 5-6 ساله اي ، بچه اي كه الان بايد سر ميز كلاس باشه ، كسي كه الان با اين همه نعمت و ثروت حق اش حداقل تحصيل تا پنجم دبستان به صورت رايگان داره گدايي ميكنه ، بهش گفتم مدرسه ميري ؟ گفت نه ! گفتم مامان و بابا ؟ چيزي نگفت ، ديگه حرفي نزد و رفت ، ميدونم اگه بخونين ميگين باباش ولش كرده ، ولي باباش مگه كيه ؟ كسي قرباني نظام اقتصادي غلط !
يا يك كارمند شركت ريسباف و هزاران كارگر ديگه كه از كارخانه ها اخراج شدن تا راحت تر زمين ها را براي برج سازي بفروشند ( زمين هاي چهار باغ بالا اصفهان )

سكانس چهارم
يك دختر كه الان به جاي گرفتن مدرك ليسانس يا ديپلم داره توي خيابون پرسه ميزنه تا يكي سوارش كنه و ...

سكانس پنجم
روستاهايي اطراف شهر بزرگي مثل تهران كه هنوز گاز ندارند ، چيزي كه ما داريم با لوله هايي به قطر چندين متر مي فرستيم به تركيه !

سكانس ششم
معلم رياضي خودم كه هنوز كه هنوزه تموم وجودم آتيش ميگيره كه سوار تاكسي شدم كه اون راننده اش بود !

سكانس هفتم
كارمند يك اداره دولتي با ماهي 180 هزار تومن حقوق و 3 تا بچه !
بعد داريم به راحتي به لبناني ها به خاطر كار احمقانه اشون كه با اسرائيل درگير شدن 250 ميليون دلار ميديم ! واسه 1000 تا ماهيگير كه 10 روز كار نكردن !

سكانس هشتم
ميليون ها جوان معتاد ! ولي هنوز مرزهاي ايران با افغانستان و پاكستان باز و داره مواد مخدر مياد !

و هزاران سكانس ديگر ....

چه ناهاري خورديم !

مرسي ديگه زحمت نكشين ! از حسين موتوري چلوكباب مخصوص سلطاني گرفتيم خورديم !

خسته ...

خسته ام ، خيلي خسته ام
نه فكرم مي كشه ديگه و نه زانوهام توانايي راه رفتن داره ...

يكي از كارها

چند تا پست قبل گفتم توي ايران يا توي كشور خودش آدم بايد به اوج و نهايت چيزي كه ميخواد برسه و بعد بره از ايران يا كار ديگه اي انجام بده ...

فردا يكي از اون كارهاي من كه بايد اينجا انجام بدم تموم ميشه و شايد يك شروع بزرگتري داشته باشه ، 5-6 سال پيش حاج آقا احسان مدير كل وقت فني و حرفه اي اصفهان و آقاي رحيمي مدير اون زمان مركز آي تي اصفهان كه الان اون سر دنيا هستند يك كاري شروع كردند و اونم سايتي با نام استاد آن لاين بود ، استاد آن لاين با من ، افشين دهقان ، بيتا ضرابيان ( مسئول واحد توسعه و آموزش مجازي ) ، ريحانه عارفي مقدم ، مازيار مصبريان تنها ( الان سربازي ) شروع شد ، يك سايت ساده و كوچيك و ابتدايي ،مهم شروع بود و آغاز كردند و سايت موفق بود ، روز به روز بهتر مي شد ، مازيار رفت ، حاج آقا احسان رفت ، من رفتم سربازي ، مركز شد مركز تحقيقات فناوري ، من برگشتم از سربازي و من شدم مسئول آموزش مجازي ، كار وارد يك فاز ديگه شد ، بيتا ضرابيان رفت و من هم سربازي تموم شد و رفتم چندين ماه ، برگشتم بعد از مدتي اينبار تصميم گرفتند كار را توسعه بدن ، اون سايت كوچيك روزهاي اول الان تبديل شده به يك پرتال بزرگ به نام كار آموز ، آقاي رحيمي رفت از ايران .

فردا روزي كه قراره اين كارها به نتيجه برسه ، فردا قراره پرتال كارآموز افتتاح بشه و نسخه ي توسعه يافته استاد آن لاين نتيجه 5 سال شايد بگم صبر و اميدواري بچه هاست ، فردا قراره به نتيجه برسه ، 5 سال منتظر چنين روزي بودم و بوديم

منتظريم تا فردا
ولي يكي از كارها انشاا... تموم ميشه :)

چرا اينقدر كم ؟!

يك بنده خدايي اومد كلاس بگيره ، براي طراحي وب ، صحبت سر قيمت و اينا شد و شروع كرد به چونه زدن ، اين موضوع مال چند ماه پيش ! همون موقع گفتم شما واسه يك كلاس عربي و فيزيك دبيرستان ساعتي 10-20 هزار تومن ميدين بعد حاضر نيستين 8-9 تومن بدين و دارين چونه ميزنين ؟!

نمي دونم واقعا اين چه صيغه اي كه مردم واسه آموزش كامپيوتر و كلا چيزهايي كه امروزه تو حوزه فناوري اطلاعات ( نه نون توشه و نه آب ) حاضر نيستند خرج كنند اما به راحتي واسه يك كلاس فيزيك و كنكور و اين مزخرفات كنارش به راحتي چندين ميليون ميدن !

چند وقت پيش كيش بودم رفتم توي يك مغازه خريد كنم ، بحث سر قيمت و اينا شد ، گفت شغل شما چيه ؟ منم زياد سختش نكردم ؛ گفتم : كامپيوتر و اينا ! فروشنده گفت: بابا شما كه يك هارد عوض مي كنين 400 هزار تومن ميگيرين ديگه 100 هزار تومن به جايي نمي خوره كه !
( توي دلم گفتم آره جون عمه ات شمردند واسمون گذاشتند دسته دسته رو ميز بايد بريم برداريم ! )

نتيجه گيري اخلاقي: نون تو شيكمه ! ( توي كار شيكمي مثل فست فود ) آي تي و اينا نون و آب نميشه !

رفتن از ايران ...

يك چيزي هست و اونم اينه كه از ايران رفتن هيچ كاري نداره ، ديگه الان به راحتي مي تونه هر كسي از ايران بره بيرون ، يك پذيرش دانشگاه ، يك مدرك زبان ويا يك موقيعت كاري ، از دوبي گرفته تا آمريكا و كانادا و ...
با پول هم هيچ كدوم از اينا يعني پذيرش و اينا را نمي خواد و خيلي راحت ميتونين برين !

ولي يكي چيزي ميدونم تا توي كشور خودش ( ايران ) كسي به جايي نرسه جايي ديگه به هيچ دردش نمي خوره ، ايران بهترين و راحت ترين كشور واسه پول در آوردن و كار كردن ، يك كمي خر تو خر هست ولي نه اونقدر كه نشه كاري كرد !

توي ايران بايد كار نكرده ديگه نباشه ، از درس و كار و آموزش و هر كاري كه ميشه كرد ، وقتي ديگه جايي نبود و كار نكرده نذاشتين بعد فكر سفر و مهاجرت و هزاران چيز ديگه بكنين !

وقتي اينجا نتونستين كاري كنين آمريكا مي خوردنتون ، آمريكا جايي نيست كه هرتكي برين جلو و مدرك بگيرين و كار كنين ، چه آمريكا و چه كانادا ، اونجا مي خورن آدمو

پس اگه خواستين برين اول ببينين اينجا همه كار كردين
من خودم كلي كار نكرده دارم ، شايد چند سالي اين كارا طول بكشه شايد هم زود تموم بشه !

سياست پدر و مادر ندارد اما پدر زن دارد !

اين مملكت بود نه يكي توش دو شغله بود و نه فاميل بازي !
آخرين نسخه افاضات مسئولين !
پدرزن احمدی‌نژاد: آمریکا به دولت نهم اعتماد دارد!
ببينيم مادر زن احمدي نژاد چي فرمايند ، حتما دستور صلح با ملكه اليزابت دوم را ميدهند !

اي خدا
امان از نا برابري هاي انساني !

...

امشب آرومم ، يعني آروم شدم
اينجاست كه دوستي خودشو نشون ميده ...

امشب از اون شب هاي ...

جستجوهاي يك فارسي زبان در بخش وبلاگهاي آدوبي



نمي خواستم اين مطلب را بنويسم ، اما ديگه واقعا يك اتفاقي افتاد تا ناچار شدم بنويسم ، من خودم شرمم ميشه كه بنويسم اما مي نويسم كه وقتي توي گوگل ترند آمار جستجوي كلمات را اعلام ميكنند تعجب نكنين !
چندي پيش وقني همه ديدن جستجوي كلمه فلان بيشترين آمارش توي ايران بوده تعجب نكنيم

اين چيزي كه مينويسم عقده هاي يك فارسي زبان كه نميدونم واقعا دنبال چه چيزي توي بخش وبلاگهاي آدوب كه پيدا نميكنه ولي بازم به جستجو داره ادامه ميده !

بخش وبلاگهاي ماكرومديا/ آدوب بخش كه لينك شده به وبلاگهايي كه در مورد محصولات اين شركت مي نويسند ، معمولا چيزي جز تكنولوژي توش نيست و حتي كسي مطالب روزانه اش را هم پست نمكينه ، حتي به ندرت چنين چيزي هست

چند روز پيش با يكي از وبلاگ نويسها توي MXNA داشتم چت ميكردم ، گفت ميبينم كه ايراينان و عربها خيلي فعال هستند و از 20 جستجوي آخر چند تايي به زبان فارسي و عربي ( البته منظورش زبانهاي غير لاتين بود كه من ميگم فارسي و عربي ) پيدا ميشه و اين نشون ميده كه اين كاربران فعال هستند !
واقعا روم نشد بگم اون كاربر به دنبال چه چيزي توي وبلاگ !
هنوز هم اگر به MXNA سر بزنين مي بينين از رو نميره و به جستجو مشغوله !
20 جستجوي آخر باكس سمت راست پائين صفحه سايت مي تونين ببينين !
بهنوش بختياري ، س ك س و ... كه تصويراش را ميذارم نمونه اي از جستجو هاي اين كابر هستند !
متاسفم فقط

كساني كه سواد فارسي ندارند !


نميدونم واقعا چه واجب يك مشت آدم بي سواد درباره ي ايران بحث كنند و مزخرف بگن !
داره ميگه مجري صداي آمريكا كه الان دارند زنها و دختراان را توي ايران كتك ميزنند !

فاصله

از عرش تا فرش خيلي فاصله است
مگه نه ؟

آغاز يك راه بي پايان

يك پروژه اي بود با خيلي ها در ميان گذاشتم تا بيان همكاري كنند تا اون پروژه كه واقعا كار بزرگي هم بود و هست به نتيجه برسه ، هر كس به بهونه اي نيومد و پا پس كشيد تا شركت نكنه و احيانا و خدايي نكرده درگير نشه و توي رو در واسي با من گير كنه !

اما هر كار بزرگي از يك جايي شروع ميشه ، اگر لري و سرجي موسسين گوگل روز اول ميگفتند واي ميدوني چقدر ديتا توي دنيا هست كار خيلي بزرگي و ما نميتونيم هيچگاه گوگل نمي شدند !
ريسك بزرگي كردند و الان شده گوگل بعد از 9 سال كار ، مسلما توي سالهاي اول گوگل نبوده و حالا گوگل شده ، اول كار يك هدف بزرگ تعريف كردند و اين ريسك را كردند و گفتند ما ميخواهيم تموم اطلاعات دنيا را جستجو كنيم و الان به اون هدفي رسيدند كه 9 سال پيش تعريف كردند !

9 سال ! 9 سال ، نه 9 ساعت و نه 9 روز و نه 9 هفته و نه 9 ماه !
9 سال ، 9 سال از عمر و زندگي آدم ولي يك كار جاودانه است ، اين چيزايي كه الان داريم و دارين فقط و فقط يك هدف كوتاه مدت و لحظه اي و شايد بشه گفت هوس كه يك آن دارين و فردا اين نيست !

نميدونم شايد هم من اشتباه ميگم اما كاري را شروع كردم كه تا 1-2 سال به نتيجه نميرسه ولي هدفم را امروز به همه گفتم ولي پا پس كشيدين ، نميدون ترسيدين يا به حرفن اعتماد نداشتين ، ولي همه تون يادتون باشه 7 تا كار نوشتم و گذاشتم جلوي همه ولي شما ...

مهم نيست چون راه من پاياني نداره و تازه آغاز شده ...

آث ميلان


اين از دوميش
آث ميلان هم رفت فينال
بازي فوق العاده اي بود ، واقعا حق آث ميلان برد بود ، شوت ها و گل هاي سر ضرب كاكا و سيدورف فوق العاده بودند

حالا كي قهرمان ميشه ؟ فينال 2 سال پيش كه اونم يكي از تاريخي ترين بازي دو تيم بود داره تكرار ميشه، منتظريم تا 23 مي در استانبول ، انشاالله خدا قسمت كنه بريم !

ليورپول


اين از اولي اش
ليورپول رفت فينال
ليورپول ماشاالله از پنالتي ها شانس داره
اما دمش گرم ، يك لحظه ليورپول 71 درصد - چلسي 29 درصد !

بريم تا آث ميلان !