من ازپشت شبهای بی خاطره
 من از پشــــت زندان غم آمدم
من از آرزوهــــــــاي دور و دراز
 من از پشت چشــمان نم آمدم
تو تفســيـر رويای ناديــــده ای
 تو نــوری که بر سايه تابيــده ای
تويـک آسمان بخشش بی طلب
 تو بر خــــاک تـــــرديد باريده ای

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر