يادش به خير

يادش به خير اون روزا
به خدا

پريروز صبح يك سايت بود مي خواستم چك كنم
اما نمي آوردم
صبح ساعت 8 تقريبا از دوستا 30 نفري بودند اما دريغ از 1 پيغام كه كسي جواب بده
حالا كارم جهنم آقا جون بلكه بخواد يكي از شما ها حلاليت بطلبه

فردين كه مرد ، مرامشم مرد
توي پادگان يك روز يكي از گروهبان داشت يكي يكي پدر همه را در مياورد ، يكي بود جثه كوچيكي داشت و ضعيف بود و طاقت نياورد و افتاد ، يك دفعه يكي از اين بچه هاي شمالي بلند شد گفت : نكن بيا به جاش اگه راست ميگي به من بشين پاشو و اين بدبخت را ول كن و اينا.
گروهبان در اومد گفت : بگبر بشين مرتيكه بزغاله ، فردين بازي درنيار اينجا!!! - پسره گفت : فردين مرد ، ولي مرامش زنده است!!! - گروهبان هم گفت : پس اگه مرامش زنده است ، پاشو تا حاليت كنم ، بزغاله !!! ( كلمه بزغاله تكيه كلام گروهبان مرادنژاد بود ) ، پسره را بلند كرد يك هفته يك گوني 10 كيلويي بست به پشتش تا حاليش بشه مرام يعني چي !!!!

آره خلاصه خوش اون روزا
كه ارزش بود ، مرام بود ، معرفت بود
مثل حالا يكي نمي گفت باشه بهت زنگ ميزنم و بره كه بره كه الان شده 3 روز
كاش فقط تا كار داشته باشند به آدم زنگ نزنند
هر دفعه يك زنگ بزنند حال هم ديگه را هم بپرسند

خدا كرمت را شكر ، كه فقط خودتي و خودت كه پيش همه هستي
خداااااااااااااااااااااااااااااااا
امرزو از روزاست كه مي خوام وايسم و 2 ساعت لب دريا داد بزنم
خداااااااااااااااااااااااااااااااا

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ooooooooooh my god

ناشناس گفت...

ooooooooh my god. age midonestam hatman on roz sobh miyomadam!!!

ارسال یک نظر