خروج

-سلام
-سلام ، بفرمائين ؟
- حاج آقا براي وثيقه و خروج از كشور
- خوب
- مي خواستم اين دو تا را بفرستم برن انگليس !
- شرمنده امكانش نيست ، ميرن بر نمي گردند
- نه حاج اقا هر چه قدر باشه وثيقه ميديم !!
- والا چي بگم اصرار دارين بايد وثيقه سنگيني بذارين براي اين 2 نفر
- مشكلي نيست ، اين فرمش ، مبلغ را بنويسين ، سفته و همه چي آمادست !!!
- برين اين مبلغ را بريزين به حساب و فيش را بيارين و مدارك كه نوشته شده و 2 نفر ضامن
- چشم حاج آقا


- سلام
- سلام ، كارها را انجام دادين؟
- بله ، بفرمائين
- خوب ضامن ؟؟
- يكيشون من و يكي هم آقاي فلاني
- شما وضعيت به چه صورت
- دانشحو هستم
- شرمنده شما چون وضعيت نظام وظيفه مشخص نيست

بگرد دنبال كي ظهر چهارشنبه ،

-سلام حاج آقا
- سلام
- ايشون هستند
( پس از كلي برانداز كلي از سر تا پا )
- مشكلي نيست
- اينجا را امضا كنند ؟

- اين سفته ها هم امضا بشه و بدين امور اداري

( ظهر چهار شنبه گرماي تهرون و دود و دم و ترافيك )
پاسپورت ؟
بفرمايين اين پاسپورت ها
- وضعيت خروجي ؟
- اين هم نامه خروجي ؟
- مشكلي نيست

خوشحال كه 2 تا بليط براشون گرفتم براي يكشنبه صبح ، پرواز بسوي لندن
- سلام
- سلام اين هم دو تا بليط براي شما ها

بغض گلوم را گرفته ، از يك طرف تنهايي و از طرف ديگه اينكه بابا و اينا ديگه تنها نيستند ، اما تنهايي خودم بدتر از همه ايناست ، بعذ از 20 سال ، حالا خودم همه كاراشونو كردم و دارم ميرم ، مامان زنگ زد
-سلام
- سلام مامان ، كاراشون كردم ، 2 شنبه اونجا هستن
- مرسي پسرم
- گفتم مامان هر كاري مي كنم كه بيان
......

بچه ها اين 2-3 شب را مي خواهيم حال كنيم
-بابا بسه ، هفته ديگه اينجائيم
- ( سكوت من )
( نگاههاي معني دار اونها )

خوب زنگ بزن به بچه ها بريم بيرون

2-3 روز زود گذشت
دارم بدرقشون مي كنم ، دارم مي تركم ، دلم مي خواد بشينم زار بزنم
اما وقتي به صداي خوشحال مامان فكر مي كنم ...

بچه ها برين خيلي مراقب خودتون باشين
بابا هي مثل پيرمردا توصيه ايمني نكن
- بريم كافي شاپ مي خوام باهاتون حرف بزنم
- مشكوك ميزنيا
- نه بابا

- بچه ها دارين ميرين
- نه بابا ، غيب گفني
- نه بچه ها شما بر نميگرين ديگه ايران ، اونجا مي مونين
- ولي تو وثيقه گذاشتي
- سسسسسسسسسس ، حرف نباشه ، همه كارها اونجا اوكي شده
-ولي
- گفتم حرف نباشه ، زود باشين بريم كه دير شده

بغض ولم نمي كنه ، همون جا وسط سالن ميزنم زير گريه ، زود ميام تو ماشين كه كسي نبينه منو و چيزي كه از قبل اماده شده را ميذارم

با تو رفتم
بي تو باز آمدم
بر سر كوي او دل ديوانه

خيلي تنهام امشب ولي صداي مامان كه شاد بود آرومم مي كنه ، هنوز ويگن مي خونه
سعي مي كنم خودمو مشغول كنم تا فكر كنم نيستند، ديگخ كسي تا ميام خونه با سطل اب خيسم نمي كنه ، ديگه كسي روز تولدم كيك را تو سرم خالي نمي كنه ، ديگه كسي گربه زنده كادو تولدم نميده ة ديگه تنهام

تلفن زنگ مي خوره
- سلام
- سلامممممممممممممممممممم
- رسيدين ؟
- آره ة عاليه ولي ....
- دددددددد ، گفتم ولي نداره ، اون طرف برسين مامان و اينا منتظرند

سعي مي كنم زياد باشون حرف نزنم

و چند روز بعد اومدن براي اجراي حكمو در دادسرا
مشكلي نيست ، وثيقه را بذارين اجرا
- شما از اول هم همين برنامتون بود
- شده ديگه حاج آقا رفتند و من شرمنده شما

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر