دوباره از تو گفتن

دوباره از تو گفتن نه نبايد
بازم اسم تو بردن نه نبايد
شب دلگير از ياد بردن تو
بازم خواب تو ديدن نه نبايد
رها كن قلبما اي رفته از ياد
بزار عادت كنم به رفتن تو
تو ميشناسي منو ميدوني اي يار
چقدر سخته برام نخواستن تو
شب دربدري در كوچه عشق
به من چشماي تو عشقو نشون داد
گله از رفتنت هرگز ندارم
ولي از موندن ياد تو فرياد
دوباره از تو گفتن نه نبايد
بازم اسم تو بردن نه بايد
تو آتش بودي و من تشنه تو
تو رفتي تا نبيني سوختن من
ندونستي خود مرگه جدايي
براي اونكه تن داده به سوختن
ندونستي كه از ياد بردن تو
براي من مثل انكار ماهه
از اون روزي كه ماه من نتابيد
پلنگ شعر من روزش سياهه
دوباره از تو گفتن نه نبايد
بازم اسم تو بردن نه نبايد
شب دلگير از ياد بردن تو
بازم خواب تو ديدن نه نبايد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر