مشهد

آخرين پست جنسيت گمشده را مي خوندم .
حال و هواي پارسال بيرجند كه رفتم مشهد دوباره زنده شد . يادش به خير اصلا وارد اون فضا و محيط كه ميشه يك دفعه آدم ميره تو حال و هواي هرم ، تو اون گرما و شلوغي اصلا انگار حرم يك تازگي و طراوت خاصي داشت .
يادش به خير با علي اصغر رضايي ( يكي از هم رزم هام ) بعد چند روزي كه نه ، دو هفته اي كه هي رفتيم بهداري ، مدونستم هيچيم نيست و درد زانوم درد كهنه اي و معافيت و اينا خبري نيست ، اما امام رضا شرمنده ديگه گفتم حالا كه تا اينجا اومدم يك زيارتي هم برم ، بالاخره فرصت از دستش نديم .
هيچي در اوج نا اميدي سرهنگ فلاني همچين گفت برو بيرون كه ديگه دپرس رفتم تو آسايشگاه گفتم بخشكي شانس ، اگه شانس داشتيم اسممون شانسعلي بود ، هيجي فردا صبحش يك سرباز اومد گفت تيمسار پرهام باغستاني ( ببخشيد سرباز آموزشي ) بره بهداري واسه تحويل مدارك ، اين گروهبان مراد نژاد هم زورش اورده بود كه سربازش 24 ساعته بهداري خوابيده ( منو ميگه ها ) گفت نه آقا نميشه . هيچي خلاصه بعد 2 روز رفتم بهداري آقا تا رفتم نگو چي شد ، نامه مشهد هم روش بود . زود رفتم آسايشگاه وسائل را بستم و رفتيم مشهد و اون جاده پر خطر مشهد - بيرجند .
ساعت 7 بود رسيذيم ، گفتيم بريم هتل ديگه حالا فرض كنين لباسا را 40 روز بود از تنمون در نياورده بوديم ، چرك چرك يم دست لباس ديگه هم داشتين كه 3-4 تا من و فك و فاملم با ايمان فاضل با هم ديگه جاش ميشد توش ،
هر جا رفتيم ديگه از راننده تاكسي تا رزروشين هتل چپ چپ نگامون ميكرد ، رفتيم يك هتل ياره يك كمي سر تا پاومون را برتداز كرد گفت ايجا گرونه !!!
گفتم نه بابا ، چون لوله شبي چقدره
يادم نيست دقيق چقدر گفت كه پول يك شب را گذاشتم رو ميز ، يك نگاه كرد گفت : بقيش ؟؟؟
گفتم بده انعام بچه ها ( والا انگار ما چيزيم )
گفت نه همش را بايد بدين ، گفتم قاونو جديده ؟؟ گفت همينه كه هست ميخواين بخواين نمي خواين هم نخواين !!!
رفتيم تاكسي گرفتيم رفتيم پول هتل گدا گشنه را داديم
بعد 40-45 روز يك دوشي گرفتيم ( نگين ياره چي چي نكبت بود ) به خاطر ايكه بيرجند صبحاي سرد كوير زير 10-12 درجه ، كي خوابو تازه ول ميكنه بره ساعت 2 خموم ، يا هم عصرا 2 ساعت وقت و 400 نفر آدمو و يك آبگرمكن آب ، يعني يه بار رفتم تا 2 روز افتاده بودم ، هيچي سرتون را درد نيارم ، رفتم خموم و بعد هم حرم .
خدا را شكر اما رضا حرفمون را شنيد ، يك معاف از رزو و رژه و ورزش ( يعني معاف از زندگي و رفتن به هتل ) گرفتيم و بعد 2 روز برگشتيم بيرجند ، جالب اينجا بود كه تا برگشتيم گفتيم 2 روز هم دير كرديم ، ديديم دژبان هيچي نگفت ، دور از جونتن فهميديم چيز شديم و سر موقع اومديم .

اين از مشهد اينا .

ببخشيد خيلي غلط املائي داره دديگه شب بود حال نداشتم

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام پرهام جان
حتما فهمیده بودن اصفهانی هستی
فرهاد

ارسال یک نظر