اي ستاره ها



اي ستاره ها كه بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته ايد
اي ستاره ها كه از وراي ابرها
بر جهان ما نظاره گر نشسته ايد

آري اين منم كه در دل سكوت شب
نامه هاي عاشقانه پاره مي كنم
اي ستاره ها اگر به من مدد كنيد
دامن از غمش پر از ستاره مي كنم

با دلي كه بوئي از وفا نبرده است
جور بيكرانه و بهانه خوشتر است
در كنار اين مصاحبان خودپسند
ناز و عشوه هاي زيركانه خوشتر است

اي ستاره ها چه شد كه در نگاه من
ديگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد
اي ستاره چه شد كه بر لبان او
آخر آن نواي گرم عاشقانه مرد

جام باده سرنگون و بسترم تهي
سر نهاده ام بر روي نامه هاي او
سر نهاده ام كه در ميان اين سطور
جستجو كنم نشاني از وفاي او

اي ستاره ها مگر شما هم آگهيد
از دو روئي و جفاي ساكنان خاك
كه اين چنين به قلب آسمان نهان شديد
اي ستاره ها ، ستاره هاي خوب و پاك

من كه پشت پا زدم بهرچه هست و نيست
تا كه كام او ز عشق خود روا كنم
لعنت خدا به من اگر به جز جفا
زين سپس به عاشقان با وفا كنم

اي ستاره ها كه همچون قطره هاي اشك
سر به دامن سياه شب نهاده ايد
اي ستاره ها كر آن جهان جاودان
روزني بسوي اين جهان گشاده ايد

رفته است و مهرش از دلم نميرود
اي ستاره ها ، چه شد كه او مرا نخواست
اي ستاره ها ، ستاره ها ، ستاره ها
پس ديار عاشقان جاودان كجاست ؟

فروغ فرخ زاد
تيرماه 1334 - اهواز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر