کار و آینده

یک زمانی دبیرستان بودم سال اول که گذشت از سال دوم دبیرستان واسم کابوس شد , رشته ام را دوست نداشتم , تموم فکرم فوتبال بود و اون چیزی که دنبالش بودم ! هر روز انگار یک گونی آجر می انداختند روی کولم و میگفتند برو مدرسه !

کارم این روزها خیلی سنگین شده , سفرهای زیادی هم داشتم , یک کمی فشار کار باعث بی انگیزگی شده و انگار همش داره به سختی پیش میره , صبح ها اون طراوت و شادابی چند سال گذشته را ندارم که برم سر کارم !

اوائل کارم را با وب شروع کردم , البته نا گفته نمونه که دنبال الکترونیک بودم بیش از هر چیزی قبلش , اما چند سالی توی زمینه وب کار کردم به همه چیز هم از لحاظ کاری خدا را شکر رسیدم از روی غرور نمیگم ولی جای خوبی هستم و بودم , بعدش به لطف یکی از دوستان - آقای رحیمی مدیر وقت مرکز آی تی - یک جورهایی پایه گذاری شروع کار رسمی و حرفه ای من بود وارد آموزش و آموزش الکترونیکی شدم , آموزش الکترونیکی با پروژه هایی که شروع کردم به جای خوبی رسیدم , یعنی به بالاترین حد تقریبا رسیدم و ومثلا وبلاگم درباره یادگیری الکترونیکی یکی از پر بازدید کننده ترین هاست درباره این موضوع , الان میبینم چه دنیای بزرگی آموزش الکترونیکی و چقدر دیگه باید ادامه بدم ...
از طرفی وب هم روز به روز داره گسترش پیدا میکنه و کار اصلی من و منبع درآمد اصلی من هست و کارهای زیادی در زمینه وب دارم انجام میدم .

الان من موندم و دو تا شغل که در بالاترین حد اش هستم تقریبا و یک دو راهی درست شده و هر دو دنیای بزرگی دارند !

آموزش الکترونیکی را بیشتر بگم یک علاقه است که بوجود اومده ولی وب کاری بوده که همیشه انجام اش دادم گرچه توی هیچ کدوم نمیتونم ادعای تکامل داشته باشم.

دنیای تکنولوژی خیلی بزرگه و پایانی نداره

۱ نظر:

ناشناس گفت...

من اگه بودم اون كاري كه درآمد بيشتر و شان اجتماعي بالاتري داشت رو انتخاب مي كردم. چون خودم اين اشتباه رو كردم و دنبال علاقم رفتم. حالا كه مي بينم از كاركنان ليسانس ادارات ديگه هم كمتر حقوق مي گيرم (چه به رسه به اونايي كه مدركشون مثل منه)و هيچ تسهيلاتي هم براي ادامه تحصيل ندارم و تازه تهديد هم مي شم كه اگه دكترا بگيري ما تغييري در حكم و حقوقت ايجاد نمي كنيم از هر چي تدريس و آموزش و پرورش و ... متنفر مي شم. به نظرم اگه به ساير ملاك هاي انتخاب شغل توجه كرده بودم كم كم علاقه هم ايجاد مي شد.
البته فكر كنم يه كم بي ربط بود به دو راهي كه شما سرشيد! نه؟ آخه متن رو تند خوندم اخه تا شما از كارتون گله مي كنيد من ياد مصائب شغلي خودم مي افتم.

ارسال یک نظر