وقتی بحران بیاید همه در آتش خواهیم سوخت !

یک روز یک بحران شدید کاری رخ داد , بحران که نمیشه گفت اولش بود , اولش یک مشکل ساده بود که با صحبت 2 نفر رفع میشد ولی این مشکل ساده که با تحمل دو نفر حل میشد با موش دوانی .... با گذشت چند ساعت تبدیل به یک بحران بزرگ و درگیری لفظی و غیره تبدیل شد !

اولین چیزی که به ذهنم رسید اون زمان این بود که اگر اون عده افراد توی یک محلی باشند و حادثه ای رخ بده و محل مورد نظر آتش بگیره همه اشون یا بهتر بگم همه امون توی آتش می سوزیم , پشت و رو هم جزغاله میشیم .

حادثه ای ساده رخ میده و مثل مبلی آتش میگیره به جای اینکه اون مبل را خاموش کنند تا آتش به بقیه جاها سرایت نکنه اول دنبال این هستند این آتش سوزی را به یکی نسبت بدن تا مقصر اول معلوم بشه , توی این زمان مبل کامل آتش گرفته , نفر سومی که مثلا وجود داره میخواد آتش را خاموش کنه ولی اون افراد اولی جلوشو میگیرن تا اول مقصر معلوم بشه , فرش آتش گرفته , اتاق کامل داره میسوزه ولی هنوز اون نفرات اول دارن دنبال مقصر میگردن , خونه کامل در آتش میسوزه !

این مدیریت بحران ما ایرانی هاست , آخر هم همه با هم در آتش میسوزیم ! تمام شد , یک آتش سوزی ساده که با یک ظرف آب خاموش میشد و بعدش هم تنها عوض کردن یک رویه مبل کار فیصله پیدا میکرد , تبدیل به آتشی با 4 تا ایستگاه آتش نشانی و تلفات جانی و سوختن کامل یا خونه !

متاسفانه نه میتونیم بحران کنترل کنیم به کسی هم که داره توی آرامش کار را دنبال میکنه تا مشکل را حل کنه اونقدر فشار میاریم که یا سکته کنه یا اون هم با خودمون بسوزه !

کاش زمان مشکل میتونستیم خودمون را کنترل کنیم !
کاش فرهنگ پیدا کردن مقصر زمان حادثه را فراموش میکردیم !

افسوس که یادمون ندادن , یاد نمیگیریم و یاد نخواهیم گرفت !

همه در آتش خواهیم سوخت !

پی نوشت: من دیروز به خاطر این مشکل اونقدر حرص خوردم که دست چپم بی حس شد و هنوز هم احساس درد شدید میکنم !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر