رئیس بانک خصوصی ظاهربین و مشتری

امروز برای انجام یک کار بانکی به یکی از بانک های خصوصی که نزدیک خونه هست و توش حساب دارم مراجعه کردم ، یک چک با مبلغ بالا گرفتم و بعد ریختم به حساب شخصی خودم ، متصدی باجه چند بار گفت این پول را چک بین بانکی میخواهین یا حساب باز میکنین و غیره تا اون پول توی همون بانک بمونه ، دفترچه ام درآوردم و گفتم حساب دارم توی همین شعبه و میریزم به حسابم ، یک لبخند رضایتی زد و کار بانکی را انجام داد .

داشتم از بانک میرفتم بیرون یک دفعه صدام کرد که رئیس بانک کاریم داره ، رفتم دفتر رئیس بانک و خیلی سلام احوالپرسی و تشکر بابت داشتن حساب و این بحث ها ، شروع کرد به توضیح دادن اینکه انواع حساب ها چجوری هست و این حساب ارزی چه سودی داره و اون حساب چی هست و چجوری بهتره با حساب کار کنیم  و اینا ...

گفتم یک لحظه اجازه بدین ، من یک سال پیش با همین حساب و همین گردش حساب و همین سقف واریز و ... اومدم توی بانک اتون گفتم این حساب ها چجوری هست و حساب جاری و غیره به چه صورت هست ؟ شما همین جا حتی جلوم بلند نشدین حتی باهام دست هم ندادین و سرتون به کارتون گرم بود و سرتون را هم بلند نکردین و بعد گفتین برم دفترچه حسابم را بیارم ، رفتم دفترچه ام را آوردم گفتین باید جواز کسب و غیره بیارم و خلاصه سرکارم گذاشتین ، چون من با تی شرت و شلوار جین بودم ولی امروز که با پیرهن و شلوار و یک کمی رسمی تر اومدم شما دارین اینجوری برخورد میکنین !

گفتم من دیرم شده باید برم شما هم سعی کنین اینقدر ظاهر بین نباشین من همون کسی هستم که با لباس اسپرت اومدم تحویل نگرفتیم ولی با یک پیرهن و شلوار نظرتون عوض شد !
هر وقت ظاهر بین نبودین اون موقع هم شما و هم بانک اتون و هم مملکت پیشرفت میکنه ولی تا زمانی که این رفتار باشه وضع همینی هست که میبینید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر